«مثل بالهاي پرنده که توسط صياد شکست دلم از آدم هاي زمانه شکست».
دلم مانند آن پرنده بيگناه بال شکسته شکست.
جفاي آدم هاي نامرد روزگار پر و بالم را بست.
با هر حيله و نيرنگ به من نزديک شدند آدم هاي پست.
دشنه اي در آستين داشتند زهر آگين که به قلبم فرو رفت.
شکستند پر و بالم و پر پرواز از من گرفتند آدم هاي پست.
به زخم هاي دلم نمک پاشيدند اين جماعت دنيا پرست.
به ظاهر دوست با خنجر از پشت زدند نانجيبان پست.
دلم را شکستند و به يغما بردند اندوخته هاي دلم.
امان از اين مردم پست دنيا پرست امان از دلي که شکست.
پر پرواز گرفتند از من مردمي نانجيب و پست
«کيارش داودزاده شاعر و نويسنده و پژوهشگر در زمينه هاي مختلف ادبي و فرهنگي و اجتماعي و حقوقي سروده 1400/7/10سحرگاهان»
مثل بالهاي پرنده که توسط صياد شکست دلم از آدم هاي زمانه شکست
شکست ,آدم ,پست ,دلم ,پرنده ,گرفتند ,آدم هاي ,هاي زمانه ,بالهاي پرنده ,و بالم ,پر و
درباره این سایت